در حین عمل کوره, الکترودها در نتیجه اکسیداسیون، تصعید و شکستگی از بین میروند، در نتیجه تعویض مرتب آنها ضروری است. بخش انتهایی هر یک از الکترودها دارای یک سرپیچ گرد مخروطی شکل است که در داخل آن می توان یک مغزی پیچ داد. برای تعویض یک الکترود, نخست سرپیچ را با استفاده از یک لوله دمنده هوا و در صورت لزوم به وسیله یک برس سیمی به دقت تمیز میکنند . سرپستانک یا مغزی را بعد از تمیز کردن سرپیچ، در داخل سرپیچ الکترود جدید پیچ میدهند، و سپس به میزان دور، پیچ آن را شل میکنند که در حین کار فشار متعادل برقرار باشد. آنگاه, یک سرپیچ فولادی که برای بالا بردن به کار میرود به انتهای پیچ دار الکترود متصل میگردد و این مجمومه به وسیله جرثقیل بلند میشود, در حین جابجا کردن باید کمال دقت را به عمل آورد که مغزی و لبه خارجی الکترود کوچکترین آسیبی نبینند. الکترود جدید در بالای سرپیچ الکترود دیگر, به صورت معلق آویزان شده, و با استفاده از یک " فاصله انداز" و یک "هادی" برای جلوگیری از هر نوع آسیب, آن را در محل خود پیچ داده و با استفاده از یک آچار " گشتاور" آن را کاملاً محکم می کنند. نکته مهم این است که اتصال با "گشتاور" محکم میگردد که به وسیله کارخانه سازنده توصیه می شود, زیرا در اتصالهای سست, جریان به جای اینکه از تمام الکترود عبور کند, تنها از مغزی عبور می نماید. و به این ترتیب باعث افت زیاد انرژی الکتریکی می شود, در حالی که بیش از حد محکم کردن الکترود نیز منجر به شکاف برداشتن آن در ناحیه گردن می گردد.اگر چه کاربرد و اتصال صحیح الکترودها, مصرف آنها را تا حدی کاهش می دهد, معهذا سایش الکترودها به علت تبخیر در انتهایی که قوس الکتریکی بر قرار می شود و نیز طرفین جانبی آن در نتیجه اکسیداسیون جوّ کوره و سرباره همچنان ادامه خواهد داشت. در نتیجة تبخیر, فرسایش قسمت انتهایی تقریباً به میزان 6 الی 30 درصد خواهد بود در حالی که فرسایش بر اثر اکسیداسیون سطوح جانبی 70 درصد کل فرسایش است. میزان این فرسایش به نسبت شدت جریان در واحد سطح خواهد بود. از این رو, اگر بتوان میزان اکسیداسیون سطوح جانبی را کاهش داد, فرسایش الکترود نیز به همین میزان کاهش خواهد یافت و می توان از توانهایی با شدت جریان زیاد بهره گرفت بدون اینکه نیازی به افزایش قطر الکترودها باشد.